امروز متوجه شدم که مطالعه و اجرای طرح ضدملی انتقال آب خزر [کاسپین] به فلات مرکزی ایران در تاریخ دهم بهمن ۱۳۹۷ در کمسیون تلفیق بودجه به تائید اکثریت نمایندگان عضو این کمسیون رسید. این طرح برای گرفتن رای نهایی روزهای آینده به صحن علنی مجلس خواهد رفت.»
این طرح سال گذشته هم غوغایی به راه انداخته بود و با تلاشهای پیگیرانهی امثال خانم خدیجه گلین مقدم نتوانست به موفقیت برسد، امسال اما انگار قضیه فرق دارد.
امروز متوجه شدم که مطالعه و اجرای طرح ضدملی انتقال آب خزر [کاسپین] به فلات مرکزی ایران در تاریخ دهم بهمن ۱۳۹۷ در کمسیون تلفیق بودجه به تائید اکثریت نمایندگان عضو این کمسیون رسید. این طرح برای گرفتن رای نهایی روزهای آینده به صحن علنی مجلس خواهد رفت.»
این طرح سال گذشته هم غوغایی به راه انداخته بود و با تلاشهای پیگیرانهی امثال خانم خدیجه گلین مقدم نتوانست به موفقیت برسد، امسال اما انگار قضیه فرق دارد.
آقای رئیس جمهور در نشست هیأت دولت در ۲۲ آذر ۹۷ میگوید: ما مشکل آب نداریم چون در جنوب و در شمال کشورمان آب فراوان داریم؛ منابع آب عظیم دریای خزر [کاسپین] و خلیج فارس. این منابع را داریم، اما اشتباه کردهایم و منتظریم تا ترسالی بشود و باران بیاید تا کمبود آب حل شود.
همه دارند از دریای خزر [کاسپین] استفاده میکنند، جز ما. دیگر کشورهای پیرامون خزر [کاسپین] آلودگی درست میکنند، به گونهای که وقتی به سواحل شمالی میرویم، با لکههای نفتی بر سطح آب مواجه میشویم، در حالی که ما استفاده مشروعمان را هم از این دریا به بهانههایی نمیکنیم.
زندگی مردم برای ما اصل است. صنعت کشورمان به آب وابستگی دارد و علاوه بر آن کشاورزی کشورمان هم وابسته به آن است. باید آب برای آنها تأمین کنیم. اصلا اینها به کنار، زندگی و راحتی مردم مهم و اصل است و باید برای آن آب تامین کنیم. چرا از منابع آب استفاده نکنیم و آب خزر [کاسپین] و خلیج فارس را شیرین نکرده و به عمق کشور نیاوریم؟»
همانگونه که مشخص است این بار سنبه پر زور تر از قبل است تا جایی که آقای در همان جلسه دربارهی مقالات بسیاری که در مخالفت با این طرح بیپایه و اساس نوشته شدهاند میگوید: .گرفتار مقالهها شدیم و ملتمان را به دردسر انداختیم.»
مسألهای که اما ذهن مرا درگیر کرده این است که کاسپی دریا با توجه به اینکه دریاچه است طبعات این طرح بر روی کشورهای همسایه هم اثر خواهد گذاشت، حال با توجه به اینکه طی این چند سال همیشه سنبهی همسایهگان پرزورتر بوده، تکلیف چیست.
در اینجا قصد دارم تصاویری از دو مقالهی به زعم آقای دردسرساز برای ملت (بخوانید برای مافیای پرقدرت منابع ایران) را به شما نشان دهم و البته لینک دانلود هر دو مقاله را هم در اختیارتان بگذارم.
دامؤن لتریج
شریر ما ۲۸، ۱۵۹۲
مقالهی اول با عنوان: پیامدهای زیستمحیطی، اقتصادی و امنیتی شیریسازی و انتقال آب دریای کاسپیان به فلات مرکزی ایران با نگاهی به مدیریت منابع آب کشور و راهکارهای جایگزین نوشتهی حنیف رضا گار (کارشناس ارشد مهندسی آب و خاک)
مقالهی دوم با عنوان: انتقال آب دریای مازندران به حوزه آبریز کویر مرکزی – امکانسنجی شیرینسازی آب در مقصد نوشتهی دکتر عزیز عابسی (عضو هیأت علمی دانشگاه صنعتی نوشیروانی بابل – هیأت علمی پژوهشی سابق در موسسه فناوری جرجیا امریکا (دانشگاه جرجیاتک))
پ.ن: در تاریخ یازدهم اسفند ماه سال ۹۷ این طرح در مجلس شورای اسلامی ایران با ۸۱ رأی موافق به تصویب رسید.
بماند به یادگار برای مردمی که دل به صندوقهای رأیی خوش میکنند که بارها شاهد بودند چه موجوداتی از آن صندوقها بیرون خزیدند.
جنگلهای کاسپی-هیرکانی با قدمتی حدود ۲۵-۵۰ میلیون ساله متعلق به اویل دوران سینوزوییک است؛ که پس از عصر یخبندان تا اروپا گسترش یافته و به نوعی مادر جنگلهای اروپایی میباشد.1
مساحت این جنگل۵۵۱۰۰ کیلومتر مربع است که تنها ۱۰ درصد آن محافظت شده و باقیی آن در دست تخریب است!!! این جنگل در دو کشور ایران و جمهوری آذربایجان قرار گرفته است.2
در تیر ماه سال ۱۳۸۵ جمهوری آذربایجان پروندهای برای ثبت این جنگل به سازمان یونسکو فرستاد که با توجه به فرامرزی بودن این جنگل ثبت آن را منوط به ارسال پروندهای برای ثبت از جانب ایران دانست.3
از سال ۱۳۸۵ تا کنون بیش از ۱۰ سال میگذرد اما هنوز این پرونده پیگیری نشده و این جنگل که به عنوان موزهی طبیعی از آن نام برده میشود همچنان مورد بیمهری قرار داد و انگار تا نابودیی کامل این جنگل دستبردار نیستند.
حال مشکل کجاست؟
مسوولین میگویند چون مساحت اعظم این جنگل در ایران قرار دارد باید در هنگام ثبت نام ایران بالاتر از نام آذربایجان قرار گیرد؛ این در حالیست که طبق قوانین یونسکو در موارد اینچنینی ثبت نام به ترتیب حروف الفبا انجام میشود و در این صورت نام آذربایجان بالای نام ایران ثبت خواهد شد و مسوولین وطنپرست و ملیگرای ایرانی این موضوع را ثقیل» میدانند.
اما همین مسوولین محترم از نابودیی گستردهی این جنگل در چند سال اخیر ککشان هم نمیگزد. دم خروس را باور کنیم یا قسم حضرت عباس؟
دوستی از روستاهای آمل داشتیم که با گرفتن ویدیویی از نابودیی گستردهی جنگل در آن مناطق و با اشاره به بیرون رانده شدن اجداد جنگلنشینش میگفت: اجداد ما قرنها در این جنگلها زیستند و این جنگل نابود نشد، اما از دوران پهلوی با بهانههای واهی که آنها را به روستاها و شهرها منتقل کردند، روز به روز از مساحت این جنگلها کمتر شده و میشود.» و در این میانه حجم نابودی در این ۵ سال بیسابقه بوده است.
انگار اقایان قصد دارند آنقدر بابت بالا و پایین شدن اسم ایران وقتکُشی کنند تا نهایتن جنگلهای کاسپی-هیرکانی را تا شاخهی آخر ببلعند و آنگاه ج.آذربایجان به تنهایی و با خیال راحت باقیماندهی ناچیز این یادگار چند میلیون سالهی زمین را به نام خود ثبت کند، و بعد جمعیتی ناغافل از خواب غفلت برخیزند که وامصیبتا این اجنبیها همه چیزمان را به نام خودشان ثبت میکنند.
با ثبت شدن این جنگلها دست چپاولگرانی بالادستی دیگر مثل امروز برای غارت این جنگلها باز نیست، پس باید هم به هر بهانهای چنگ بزنند تا بتوانند هر چه بیشتر ثبت این جنگلها را به تأخیر بیاندازند و در کنارش از میراث زمین حسابهای خود را سنگینتر کنند.
خطاب به غیربومیانی که بهخاطر آب و هوا و طبیعت و . در شمال البرز زمین و ویلا میخرند عرض کنم که با نابودیی هر چه بیشتر این جنگل (و البته طرح کودکانهی انتقال آب دریا به سمنان) مناطق شمال البرز هم سرنوشتی همچون جنوب البرز را خواهند داشت.
1. متن یونسکو
2. جنگلهای مختلط کاسپی-هیرکانی در ویکیپدیا
3. ایسنا
درباره این سایت